غیبت کردن

سبب هفتم از اسباب غیبت این است که تو را نسبت دهند به امر قبیحى و خواهى قبح آن را برطرف کنى، از این جهت مى‏ گوئى: فلان شخص این امر را نیز مرتکب شده. چنان که اگر چیز حرامى خورده باشى یا مال حرامى قبول کرده باشى گوئى: فلان عالم نیز چیز حرام خورد یا مال حرام را گرفت و او از من داناتر است. و چنانچه متعارف است که مى‏ گویند: اگر من ربا گرفتم، فلان شخص نیز گرفت. و اگر من شراب خوردم، فلان کس نیز خورد. و شکى نیست که:

این، عذر بدتر از گناه است، زیرا علاوه بر این که فایده‏ اى از براى رفع گناه اول نمى‏ کند، مرتکب گناهى دیگر- که غیبت باشد- نیز شده‏ اى. و حمق و جهل خود را بر مردم ظاهر نموده‏ اى، زیرا که: هرگاه کسى داخل آتش شود و تو توانى داخل نشوى البته با او موافقت نخواهى کرد. و اگر موافقت کنى در کمال حماقت و سفاهت خواهى بود. و طایفه‏ اى از اشقیاى عوام که دلهاى ایشان آشیانه شیطان گردیده و عمرشان در معصیت پروردگار صرف شده و این قدر از مظلمه مردم برگردنشان جمع آمده که امید استخلاص به جهت ایشان نیست. به این جهت، نفس خبیثشان طالب آن گشته که معاد و حساب و حشر و نشرى نباشد. و شیطان لعین چون این میل را در دل ایشان یافته از کمین بیرون آمده. و به وسوسه ایشان پرداخته. و انواع شک و شبهه در خاطرشان انداخته.

و اعتقادشان را سست و ضعیف ساخته. و به این جهت در معاصى پروردگار بى‏ باک گردیده‏ اند. چون معصیتى از ایشان صادر شد در عذر آن چون نمى‏ توانند که آنچه در باطن ایشان «مخمر» است از عدم اعتقاد اظهار نمایند و از شقاوت و تزویرى هم که دارند نمى‏ خواهند تن به اعتراف دردهند. شیطان ایشان را بر آن مى‏ دارد که از اعمال ناشایست خود عذر بخواهند که فلان عالم نیز آنچه ما کرده‏ ایم کرده، و آنچه را ما مرتکب شده‏ ایم مرتکب شده. غافل از اینکه این عذر نیست مگر از جهل و حماقت، زیرا اگر عمل این عالم، اعتقاد تورا از معاد و حساب روز جزا بر طرف کرد پس تو کافر گشته‏ اى دیگر چه عذر مى‏ خواهى. و اگر برطرف نکرده، کردن آن شخص از براى تو چه فایده‏ اى دارد. علاوه بر این، اگر عمل بعضى از کسانى که خود را داخل علما کرده‏ اند و نام عالم بر خود نهاده‏ اند باعث اقتداى تو به ایشان مى‏ شود چرا باید اقتدا به این عالم که او نیز در شقاوت و خباثت مانند تو هست و علم بر او و زر و وبال است کرده باشى؟ و چرا اقتدا نمى‏ کنى به علماى آخرت و طوایف انبیا و اولیا، و حال آنکه ایشان اعلم و اکمل‏ اند و سرچشمه علم و معرفت‏ اند؟!



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط سید در چهارشنبه 95 خرداد 26 ساعت ساعت 7:29 عصر

برچسب ها: اخلاق و تربیت، ماه رمضان