مباحثی در رابطه با ولایت فقیه |
یکی از سؤالات در قیامت؛ سؤال از نعمت است که در آیه زیر آمده. اما منظور از نعمت که مورد بازخواست در قیامت قرار میگیرد، چیست؟ آیا خوردنیها و آشامیدنیها است؟ و یا منظور خانه و لباس است؟ آیا سؤال میشویم از نعمت سلامتی و فراغت؟ آیا نعمت همان ولایت و رهبری رسول الله و اهل بیتش علیهم السلام نیست؟
در کافى به سند خود از ابى خالد کابلى روایت آورده که گفت: وارد شدم بر امام ابو جعفر (علیهالسلام) دستور داد غذا آوردند، من با آن جناب طعام خوردم، طعامى که پاکیزهتر و لطیفتر از آن در عمرم نخورده بودم، همین که از طعام فارغ شدیم، فرمود: اى ابو خالد این طعام را چگونه دیدى؟ و یا فرمود: طعام ما را چگونه دیدى؟ عرضه داشتم فدایت شوم، من در عمرم طعامى پاکیزهتر و نظیفتر از این نخورده بودم، ولى در حین خوردن به یاد آیه افتادم که خداى تعالى مىفرماید:« ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیم »1 پس حضرت فرمود:« خداى تعالى از خوردن شما نمىپرسد»، تنها از آن دین حقى که شما بر آنید بازخواست مىکند.2
و نیز در آن کتاب به سند خود از ابو حمزه روایت کرده که گفت: با جماعتى نزد امام صادق (علیهالسلام) بودیم، حضرت دستور داد طعام بیاورند، طعامى آوردند که در تمام عمرمان لذیذتر و خوشبوتر از آن نخورده بودیم، بعد خرمایى آوردند که آن قدر شفاف و صاف و زیبا بود که همه را به تماشا واداشت، مردى از حضار گفت: به زودى از این نعیمى که نزد پسر پیغمبر از آن متنعم شدید بازخواست مىشوید، امام (علیهالسلام) فرمود: خداى عز و جل کریمتر و شأنش جلیلتر از آن است که طعامى به بندهاش بدهد، و آن را براى شما حلال و گوارا بسازد، آن وقت بازخواستتان کند که چرا خوردید؟ بلکه منظور از نعیم در آیه «لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ » تنها نعمت محمد و آل محمد (علیهمالسلام) است که به شما ارزانى داشته.3
در تفسیر گرانقدر المیزان آمده است:« نعمتهایى که خداى تعالى به آدمى ارزانى داشته اگر انسان مورد بازخواست از آنها قرار مىگیرد، از این جهت نیست که نعمتها مثلا گوشت بوده یا نان یا خرما و یا آب خنک، و یا مثلا چشم یا گوش و یا دست و پا بوده، بلکه از این جهت از آنها پرسش مىشود که خداى تعالى آنها را آفریده تا نعمت بشر باشند، و آنها را در طریق کمال بشر و رسیدنش به قرب عبودى واسطه و وسیله کرده، و بشر را دعوت کرده که آن نعمتها را به عنوان شکر مصرف کند، و طورى استعمال کند که آن استعمال شکر شمرده شود نه کفران پس آنچه از آن بازخواست مىشویم نعمت است بدان جهت که نعمت است، نه بدان جهت که خوردنى یا پوشیدنى و یا اعضاى ذى قیمت بدنى است، و معلوم است که خود آدمى نمىتواند تشخیص دهد که دادههاى خداى تعالى را چگونه استعمال کند تا نعمت شود، و یا به عبارت دیگر شکر باشد نه کفران، تنها راهنما در این باب دین خداست که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) آن را آورده، و امامانى از اهل بیت خود را براى بیان آن دین نصب فرموده. پس برگشت سؤال از نعیم، سؤال از عمل به دین است، در هر حرکت و سکون».4
در خاطرهای زیبا از امام رحمهالله این معنا از نعیم که به ولایت و رهبری دین توسط رسول الله و ائمه دین (علیهمالسلام) و نائبان عامش اشاره دارد؛ آمده است:
«یک کسى خدمت امام آمد. امام به او غذا داد. در این غذا خرماهاى خیلى خوبى بود. این مهمان یک سرى تکان داد و گفت: عجب خرماهاى خوبى است! بعد این آیه را خواند: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ» روز قیامت خداوند از نعمتها سؤال مىکند که چرا خرماى به این خوبى را خوردى؟ امام فرمود: نه سؤال نمىکند که چرا خرماى خوب خوردى؟ سؤال مىکند که خط رهبرى تو چه بود؟ خط آمریکا بود یا خط ولایت فقیه؟ چه کسى رهبر تو بود؟ از رهبرى سؤال مىکنند».5
-------------------------------------------------
1.تکاثر، آیه 8
2 و 3. فروع کافى، ج 6، ص 280، ح 5 و ح 3
4. ترجمه المیزان، ج20، ص 606
5. برنامه درسهایی از قرآن سال 61، احکام اخلاق عقاید 8، ص 6
لینک ثابت - نوشته شده توسط سید در دوشنبه 91 فروردین 7 ساعت ساعت 4:57 عصر
دربــاره ی ما
http://www.lenzor.com/sh0985
منوی اصــــلی
خبرنامه
آمار و اطلاعات
موضـــوعات
نــوشته های پیشین
آخرین نـــوشته ها
وصیت نامه شهدا
لوگوی دوستان
دیــگر امکانات