دو گونه ولایت در فقه اسلامی

     آیات و روایات مربوط به ولایت را در یک تقسیم بندی کلی می توان به دو دسته تقسیم کرد؛ یا به تعبیر دقیقتر در فقه با دو گونه ولایت روبرو هستیم: قسم نخست ولایت از نوع تصدی و سرپرستی و اداره امور مؤمنین است. همان ولایتی که به جعل الاهی، رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم السلام)، و در عصر غیبت، فقیه عادل از آن برخوردار است. آیه مذکور در ابتدای این درس ناظر بر این قسم ولایت است.

     قسم دوم ولایت ناظر به تصدی امور کسانی است که به سبب قصور در فهم و شعور یا عجز عملی از انجام دادن کارهای خویش و یا عدم حضور نمی‌توانند حق خود را استیفا کنند و لازم است که ولی از طرف آنان و به صلاحدید خودش به سرپرستی و اداره امور این افراد محجور و قاصر و غایب اقدام کند. ولایت پدر و جد پدری بر اولاد صغیر و یا سفیه و مجنون خود، ولایت اولیای مقتول - ولیّ دم- ولایت اولیای میت، نمونه‌هایی از این قسم ولایت است. آیات زیر ناظر به برخی موارد از این نوع ولایت است:

                 «وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَاناً فَلاَ یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ1»

                 «فَإِنْ کَانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهاً أَوْ ضَعِیفاً أَوْ لاَ یَسْتَطِیعُ أَنْ یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ2»

     غفلت از تفاوت اساسی میان این دو قسم ولایت و یکسان پنداشتن آن دو، منشأ خطای فاحشی شده است که برخی از مخالفان ولایت فقیه بدان مبتلا شده و پنداشته‌اند ولایت فقیه از سنخ ولایت بر محجوران و قاصران است و معنای ولایت فقیه آن است که مردم همچون مجانین و کودکان و سفیهان محجور نیازمند قیم‌اند، و ولی فقیه قیم مردم است؛ پس ولایت فقیه مستلزم نوعی تحقیر و اهانت به مردم و رشد آنان است.3

----------------------------------------------------

1. اسراء (17)، آیه 33

2. بقره (2)، آیه 282

3. حکومت اسلامی (درسنامه اندیشه سیاسی اسلام)، ص 118 - 119



نظر

لینک ثابت - نوشته شده توسط سید در پنج شنبه 90 اسفند 18 ساعت ساعت 3:1 عصر